بنا بر دیدگاه رایج، ن مسلمان در عصر پیامبر اسلام نوعاً حد پوشش مو و گردن و دست و پا را رعایت میکردند. اینگونه پوشش در ادیان ابراهیمی قبلی نیز پوشش پسندیده بوده و اسلام در همان مسیر حرکت کردهاست. مرتضی مطهری حجاب را امری میداند که در زمان پیامبر اسلام واجب و فراگیر شد و از عایشه همسر پیامبر اسلام نقل میکند که گفته بود: مرحبا به ن انصار. همین که آیات سورهٔ نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مثل سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی میپوشیدند. گویی کلاغ روی سرشان نشستهاست.» در مقابل، مخالفان وجوب این حد از پوشش، مدعیاند که حد پوشش شرعی ن مسلمان در زمان پیامبر اسلام کمتر از این بودهاست.حامیان این نظر معتقدند که به علت فقر، کمبود شدید پارچه و نبود امکانات دوخت و دوز، پوشش رایج در عصر پیامبر برای ن و مردان بسیار حداقلی بود. حامیان این نظر به روایات و احادیثی استناد میکنند که طبق آنها بسیاری از مردان و ن مسلمان (به خصوص مستمندان و بادیهنشینان) دامنهای کوتاه میپوشیدند و به همین دلیل هنگام رکوع و سجده شرمگاهشان نمایان میشد، برهنگی عادی بود و پیامبر اسلام حتی به عموی خود توصیه میکرد که راه نرود، فقرایی بودند که خود را با پارچهای کوچک میپوشاندند و جامعهٔ مسلمان به عنوان کفاره تشویق به پوشاندن آنان میشد،پیامبر اسلام ن و مردان را از پوشیدن دامنهای بلند که مایهٔ رشک مستمندان شود منع میکرد، ن و مردان با هم و از ظروف مشترک وضو میگرفتند، و دستورهایی دربارهٔ استحمام نکردن زن و مرد در مکان مشترک از سوی پیامبر مطرح میشد.
به گفته این افراد پوشش در صدر اسلام نقش تعیین هویت اجتماعی داشته و از آنجا که ثروتمندان و فخرفروشان پوشش کاملتری داشتند پیامبر اسلام مکرراً مسلمانان را از زیادهروی در پوشش بازمیداشته. ترکاشوند به طرزی مبهم و ناگویا اشاره میکند که:
همسران پیامبر، از حضرت پرسیدند: دامن لباس را چقدر آویزان و دراز کنند. رسول خدا پاسخ داد: یک وجب». همسران گفتند یک وجب کم است حضرت گفت یک ذراع (دو وجب).
البته گفته میشود در آن زمان دامن بلند برای تفاخر پوشیده میشده. موارد مشابه این روایت مبهم نیز در چند سند دیگر از جمله سنن الکبری، مسند احمد بن حنبل و سنن ابن ماجه آمدهاست.
به گفته این افراد، انداختن پارچه روی سر از رسوم برخی اعراب جاهلی بودهاست اما در اسلام بر آن امر نشدهاست.مطابق این نظر سر شدن ن در هنگام عزاداری در میان همهٔ قشرها عرب رایج بوده. بر اساس گزارش تفسیر عیاشی، فاطمه پس از اتمام حجت دست حسن و حسین را گرفت و به سمت قبر پدر که در اتاق شخصی ایشان بود حرکت کرد تا موی سرش را نزد پروردگار و دور از چشم نامحرمان پریشان کند و به درگاه پروردگار ناله سر دهد. در گزارشی ناموثق و اشتباه نقل شده که ن بنی هاشم پس از شنیدن خبر کشتهشدن علی بن ابیطالب، با سرهای و موهای پریشان از خانهٔ خود خارج شدند. در مقابل روایتی صحیح نقل شده که زینب دختر علی پس از شهادت برادرش با دست رویش را پوشاندهاست چرا که دشمنان پوشش چهره اش را از او گرفته بودند. به گفته محمدباقر بهبودی:
علت آن که قرآن مجید میفرماید: مراقب چاک لباس خود باشید. آن است که در عهد نزول قرآن مردم خصوصاً مردم جزیره العرب دو - سه متر پارچه نادوخته را مانند لنگ حمام به کمر میبستند تا عورت خود را ستر کنند. نام این قطعه لباس در زبان عرب اِزار» (بر وزن کتاب) است. در زبان عامیانه فارسی به آن بستن میگویند و در زبان آن بر روی هم قرار خواهد گرفت و مانند دامن نه ساتر خواهد بود ولی به هنگام راه رفتن و نشستن و برخاستن و خم و راست شدن چاک آن باز میشود و احیاناً عورت آدمی مکشوف میگردد از این روی قرآن مجید میفرماید: مراقب چاک دامن خود باشید که بازنماند و اگر چاک دامن دیگران باز بود از نظر دوختن به عورت آنان خودداری کنید و چشم خود را فرو بخوابانید
او میافزاید: در زمان رسول خدا و در عهد امامان نیز بانوان اسلامی از لباسهای دوخته استفاده میکردهاند و پیراهن و بلوز و دامن و شنل می پوشیداند و گاهی شنل را روی دوشها میانداختهاند و سر خود را با مقنعه میپوشیدهاند.»
اسلام ,پیامبر ,پوشش ,ن ,دامن ,گفته ,پیامبر اسلام ,خود را ,که در ,در زمان ,و به ,مجید میفرماید مراقب ,زمان پیامبر اسلام
درباره این سایت