محل تبلیغات شما



شماری معدود از کشورهای اسلامی رعایت حجاب را در برخی از نقاط کشور خود اجباری اعلام کرده‌اند. در این زمینه می‌توان به کشورهای زیر اشاره نمود:

عربستان سعودی

در عربستان سعودی حجاب فقط برای ن مسلمان اجباری است و برای سایر قشرها ضروری نیست . حجاب تنها در شهر های مکه و مدینه اجباری می باشد .

اندونزی

در استان آچه اندونزی ن مسلمان نیاز به داشتن حجاب در عموم دارند.

گامبیا

دولت گامبیا دستور داده‌است نی که کارمند دولت هستند باید در محل کار روسری سرشان کنند.

ایران

پس از انقلاب ایران، نظام تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی با اجباری شدن حجاب، مخالفت برخی صاحب‌نظران را برانگیخت. برای نمونه محمود طالقانی پس از اعلام اجباری شدن پوشش سر برای ن در ادارات دولتی توسط روح‌الله خمینی به موضع‌گیری علیه آن پرداخت. رومهٔ اطلاعات به نقل از وی در شماره ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ نوشت.

. ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می‌توانیم از حدود آن خارج شویم و نه نی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند، اسلام، قرآن و دین می‌خواهند شخصیت زن حفظ شود؛ این حرکت انقلابی است. کی در این راهپیمایی‌ها، خانم‌ها، خواهران و دختران ما را مجبور کرد که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ خودشان با احساس مسئولیت اسلامی که این لباس یکی از شعارهای اسلامی و ایرانی است، اصالت خودشان را نشان دادند …

حجاب حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمایی اش می‌کند که شما این جور باشید به این سبک باشی بهتر می‌توانی روح اسلام و سنت ایرانی‌ات را متجلی است… ما اسلام، قران و مراجع دینی می‌خواهند ن ما شخصیتشان حفظ بشود اصل مسئله این است. هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئله چادر هم نیست

در برابر این مخالفت‌های موافقان حجاب اجباری نیز در آن دوران با توسل به دلایل و برهان‌هایی حمایت خود را از اجباری کردن حجاب» اعلام می‌کردند. از سال ۱۳۵۹طبق دستور خمینی ورود ن بدون حجاب به ادارات دولتی ممنوع شدو در سال ۱۳۶۲ با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس شورای اسلامی ایران عدم رعایت حجاب در معابر عمومی موجب حکم حد شرعی ۷۲ ضربه جاری شد.گاه افراد بدحجاب دستگیر به جریمه نقدی محکوم شدند.

با وجود مخالفت خیلی از اقشار جامعه با حجاب، حجاب در ایران اجباری بوده و حتی با بد حجابی هم برخورد های غیر انسانی صورت می گیرد که همه روزه در شبکه های مجازی شاهد ویدئوهایی مبنی بر برخورد بد گشت ارشاد با افرادی بد حجاب ( و نه بی حجاب ) هستیم .


گروهی از مسلمانان ادعا دارند حجاب وسیله‌ای برای محدود کردن زن به خانه نیست بلکه حجاب وسیله‌ای برای حضور سالم زن در اجتماع است.ضرورت دیگر وجود حجاب از دیدگاه بسیار ی از مسلمانان برای جلوگیری از فساد و بی بند و باری در جامعه است.

از نظر مرتضی مطهری:

علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به ن یافته‌است این است که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص ن است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرائی از این نوع حس شکارچی‌گری او ناشی می‌شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک‌کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‌خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص ن است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده‌است.

از نظر جوادی آملی، قرآن وقتی دربارهٔ حجاب سخن می‌گوید، می‌گوید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ بنابراین، نظر کردن به ن غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز می‌داند.حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش است. همه این‌ها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است و خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد.

به گزارش ایسنا، احمد جنتی در خطبه‌های یکی از نمازجمعه‌های تهران دربارهٔ حجاب اعلام داشت که، حجاب نقش اثرگذاری در جامعه دارد و تنها مسئله‌ای شرعی نیست، چراکه حجاب فلسفه دارد که جلوی حرام‌زادگی را می‌گیرد.

مرتضی مطهری، دانشمند و فیلسوف اسلامی، استحکام خانوادگی را یکی از مهم‌ترین دلایل عقلی حجاب می‌داند، او معتقد است برهنگی و نبود پوشش مناسب عامل آزادی روابط جنسی و در نتیجه ولنگاری و بی بندوباری جنسی است و همین موجب تضعیف روابط زوجین شده و زندگی آن‌ها را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد او می‌گوید:

تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می‌کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می‌شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می‌دهد و آن‌ها را مم می‌سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می‌بخشد.

یکی از دلایل عقلی حجاب از نظر اندیشمندان اسلامی، مسئله آزادی فکر است، از آنجا که یکی از ویژگی‌های شخصیتی ن، توجه به ظاهر و آراستگی خود می‌باشد، نبود پوشش مناسب موجب ایجاد مشغولیت ذهنی برای ن شده و آنان را درگیر ظاهر خود می‌کند، از طرفی برهنگی تأثیر بسیاری در تحریک شهوت داشته و مسلم است که وقتی افراد درگیر شهوت خود باشند، دچار مشغولیت فکر شده و از آزادی فکر جهت نیل به اهداف علمی و انسانی بازمی‌مانند.

دین اسلام با ضروری دانستن حجاب، از اینکه زن تنها وسیله‌ای برای رفع شهوت باشد، جلوگیری کرده‌است، مرتضی مطهری در تفسیر آیه (ذلِک ادْنی انْ یعْرَفْنَ فَلایؤْذَینَ) می‌گوید: این کار (حفظ پوشش) برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی‌دهند بهتر است و در نتیجه دور باش و حشمت آن‌ها مانع مزاحمت افراد سبکسر می‌گردد.

عبدالله جوادی آملی، با اشاره به آیه <<ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین>> می‌گوید:

حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند

یکی از دلایلی که برای ضرورت حجاب مطرح شده‌است، موضوع محفوظ بودن چیزهایی است که گرانبهاتر هستند، خطبای اسلامی همواره با تمسک به این موضوع، بحث حجاب را مطرح می‌ساخته‌اند، در مبحث حجاب سید ابوالحسن مهدوی آمده‌است:

عقل می‌گوید هر شخص یا شی، هر چه ارزشمندتر باشد، باید محفوظ‌تر باشد؛ مثلاً چرا هزار نیروی امنیتی، از فلان رئیس‌جمهور دنیا حفاظت می‌کنند؟ آیا با این حفاظت، او را محدود می‌کنند؟ نه! اتفاقاً با این کار به او آزادی می‌بخشند تا بتواند بدون مزاحمت و خطر به وظیفهٔ اصلی‌اش که اداره کشور است، بپردازد!

اندیشمندان دینی، با اشاره به اینکه حجاب یکی از میراث ملی ایران و در دوران قبل از اسلام وجود داشته‌است، همواره بر حفظ حجاب به عنوان یک فرهنگ صحیح ملی و ایرانی تأکید داشته‌اند. ویل دورانت، پژوهشگر آمریکایی می‌گوید:

در نقش‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد

همچنین بنفشه حجازی، پژوهشگر تاریخ ن ایران، در کتاب زن به ظن تاریخ، می‌نویسد:

لباس‌های ن در دوره اشکانی پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده‌است، پیراهنی دیگر داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند، قد این نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده‌است، روی این دو پیراهن، چادری سر می‌کرده‌اند. ن عهد ساسانی گاهی چادر گشاد پرچین به سر می‌کردند که تا به وسط ساق پا می‌رسیده‌است.

سید ابوالحسن مهدوی معتقد است، نوع پوشش می‌تواند تأثیر زیادی در حفظ یا نابودی اصل حیا داشته باشد. او می‌گوید رابطه حیا و پوشش مانند رابطهٔ شاخ و برگ با ریشهٔ درخت است؛ ریشه، باعث به وجود آمدن شاخ و برگ و همچنین شاخ و برگ موجب محکم شدن ریشه می‌گردد. او با بیان این مثال می‌گوید؛ حیا، نیازِ به پوشش را در وجود شخص پدیدار و پوشش موجب استحکام و تقویت حیا می‌شود.

سید ابوالحسن مهدوی می‌گوید وقتی بی‌بندوباری جنسی، بی‌حجابی و در نتیجه فضای شهوت‌رانی در جامعه عادی شود، طبیعی است که درصد زیادی از مردان، درگیر شهوت‌پرستی در فضایی غیر از خانه خواهند شد و کم‌کم ویژگی‌های اخلاقی خود ازجمله غیرت را از دست خواهند داد، با این شرایط وقتی همسر آن‌ها وسیلهٔ کام‌جویی و مزاحمت دیگران قرار گیرد و دست و نگاه‌های آلوده متوجه او شود، نه‌تنها ناراحت نمی‌شوند بلکه لذت می‌برند و افتخار هم خواهند کرد تا جایی که شاید برنشان دادن زیبایی‌های همسر خود به دیگران اصرار هم بورزد. او معتقد است پوشش کامل می‌تواند تقویت‌کنندهٔ صفت غیرت و عامل پاسداری و محافظت مرد از ناموس خود باشد و در مقابل بی‌حجابی و بی‌بندوباری تأثیر زیادی در نابودی غیرت و بی‌توجهی مردان نسبت به ناموس خود خواهد گذاشت.

محسن قرائتی در تفسیر سوره حجرات می‌گوید:

ن ودخترانی که به اسم آزادی، به هر شکلی خود را در مَعرَض دید دیگران قرار می‌دهند، اگر چند دقیقه (تنها چند دقیقه) با خود فکر کنند، حتّی اگر مسلمان نباشند، عقل و علم ایشان، آنان را به سوی پاکی و عفّت و پوشش دعوت خواهد کرد.

 


برخی از مخالفان حجاب و به خصوص اجباری بودن آن، واجب نبودن حجاب بر کنیز را گواهی بر این نکته می‌گیرند که هدف از فرمان حجاب رعایت امنیت جنسی جامعه نبوده، چرا که کنیزان نیز، حتی گاهی بیش از ن آزاد عرب، دارای زیبایی بودند.

گروه دیگری از مخالفان حجاب که به کارکرد جنسیتی آن معتقدند، ادعا می‌کنند که حجاب ن را تبدیل به یک شیء»می‌کند. برخی این گفته که حجاب برای محافظت زن است را در تناقض با قانون شیعی ازدواج موقت می‌دانند. و در بدترین حالت حجاب را ابزاری برای سرکوب ن می‌دانند. به گفته مخالفان حجاب: از دیدگاه فلسفهٔ حجاب، زن سرچشمهٔ تهییج شهوت‌های جنسی مردان است

به علاوه گفته می‌شود که در سینمای هند (که نشان دادن برهنگی تا اندازه‌ای مجاز است) از حجاب به عنوان نوعی وسیله برای تهییج جنس مخالف استفاده می‌شود.

نظر دیگر مخالفان این است که حجاب تنها مختص مسلمانان نیست، بلکه تا حدود ۱۹۵۰ در بسیاری از کشورهای اروپایی هم ن بر سر خود پوشش داشتند، یک روسری که با آن سر و موهای خود را می‌پوشاندند؛ بنابراین هیچ نشانه مذهبی در آن دیده نمی‌شود. انسان (چه زن و چه مرد)، در هر مذهبی به هر دلیل (شرم و حیا و غیره) دوست داشته که بخش های خصوصی خود را بپوشاند، این مسئله هنوز در بسیاری از فیلم‌های قوم شناسانه که از قبائل آفریقا گرفته شده‌است، دیده می‌شود؛ بنابراین حجاب هیچ ارتباطی با مذهب ندارد، بلکه یه عادت فرهنگی است.نظر مخالفان حجاب، به اجباری بودن آن است. می‌گویند: اگر از آزادی زن دفاع می‌کنیم، باید او را هم در انتخابش آزاد بگذاریم؛ بنابراین مخالفان حجاب اجباری مخالفت خود را در ۱۵ مارس روز جهانی مبارزه با حجاب اجباری» اعلام می‌کنند.


در اکثر منابع فقهی گذشته، از اعضایی از بدن که لازم بود در نماز» (ستر صلاتی) و در برابر نامحرم» پوشانده شوند با نام عورت» یاد می‌شده و معمولاً احکام یکسانی برای پوشش در این دو وضعیت مطرح می‌شده.مرتضی مطهری می‌گوید:

ظاهراً اختلافی نیست در این که ستر صلاتی و غیر صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند… آنچه در نماز باید پوشیده شود همان است که در مقابل نامحرم باید پوشیده شود؛ و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه. اما در این که آنچه درنماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابل نامحرم نیز لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.

 

شیخ جواد مغنیه، همین توافق بر سر یکسان بودن ستر صلاتی و غیر صلاتی را به کل علمای اسلام نسبت می‌دهد. البته گاه فقیهانی نیز بوده‌اند که احتمال به وجود تفاوت میان این دو سطح از پوشش داده‌اند. به هر روی، اکثر فقها در ذیل موضوع پوشش در هنگام نماز به حدود پوشش ن پرداخته‌اند. گفتنی‌ست که در آرای به جا مانده فقیهان گذشته در این باره بعضاً تفاوت‌های فاحشی با آرای فقهای امروز دارد.

مخالفان وجوب حجاب معتقدند ابن جنید اسکافی، فقیه شیعهٔ بزرگ قرن چهارم، تنها پوشاندن عورتین (پشت و جلو) را برای زن مسلمان آزاد واجب می‌دانسته. اما برخی از موافقان حجاب این ادعا را رد می‌کنند. ترکاشوند مدعی است تا پیش از قرن هشتم، به‌طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به‌طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمی‌گفتند. به گفتهٔ وی حتی صاحب جواهر، هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، از هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و قرن هشتم باشد نام نمی‌برد.عاملی، صاحب مدارک، (اوایل قرن ۱۱ ه‍.ق) دربارهٔ ستر صلاتی می‌گوید:

آگاه باش که در عبارت محقق حلی و نیز در کلام اکثر فقهای شیعه، نه تنها به وجوب پوشش موی سر پرداخته نشده، بلکه از ظاهر عبارت چنین بر می‌آید که پوشاندنش لازم و واجب نیست زیرا مو جزو جسد و بدن به حساب نمی‌آید.

 

پس از مطرح شدن مسئلهٔ پوشش مو در میان فقهای شیعه، بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، از جمله محقق سبزواری،ملا محسن فیض کاشانی،عاملی صاحب مدارک و مقدس اردبیلیدر نوشته‌های فقهی خود دلایل موجود در حدیث و آیات را برای وجوب پوشش موی سر (بعضی در هنگام نماز و بعضی بدون قائل شدن به تفکیک) کافی ندانسته‌اند. با گذر زمان از اواخر دورهٔ صفوی به بعد تصریح علمای شیعه به واجب بودن پوشش مو (و گردن و برخی اعضای دیگر بدن) بیشتر شد. ترکاشوند می‌گوید ملا احمد نراقی، فقیه بزرگ دورهٔ قاجار، پوشاندن موی بیرون مانده از روسری را در هنگام نماز (بدون ذکر فتوای جداگانه برای حالت خارج از نماز) برای ن واجب نمی‌دانست. سوزنچی انتساب این موضع به شخص نراقی را رد می‌کند و معتقد است که نراقی تنها توضیح داده که بدون اتکا به اجماع وجوب پوشش بیش از این حد قابل اثبات نیست.

از میان مجتهدان معاصر شیعه، تنها احمد قابلصراحتاً وجوب حجاب را رد کرده‌است و محسن کدیور نیز آن را به شدت زیر سؤال برده‌است.سایر فقهای معاصر شیعه و تمامی مراجع تقلید شناخته شده، حجاب تمام بدن و موها به جز صورت و دو دست را برای زن مسلمان غیرکنیز واجب می‌دانند.


براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، ن و مردان هرکدام وظیفه‌هایی دارند که در برخی موارد میان فقها اختلاف هست. این حد در میان فتاوی مشترک است که مرد و زن باید عورتهایشان را در هر شرایط از هرکس به جز همسرشان بپوشانند، مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشته‌باشند که احکام خاص خود را دارد.

طبق نظر مراجع تقلید معاصر شیعه، ن باید همهٔ بدنشان از جمله همهٔ موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی می‌توانند گردی صورت و دست‌ها را از مچ به پایین باز بگذارند. در مورد وم پوشش پاها از مچ به پایین، هنگام نماز واجب نیست، اما از دید نامحرم باید پوشیده باشد. احکام دربارهٔ مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید معاصر افزون بر حد مشترک می‌گویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند. مثلاً به فتوای آن‌ها مردان نمی‌توانند پیش زن نامحرم پیراهن آستین‌کوتاه بپوشند یا با شلوارک‌های ورزشی ظاهر شوند. احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی طبق فتوای مراجع تقلید معاصر، به جز زن و شوهر به‌طور کلی هیچ‌کس نباید به قصد لذت به دیگری -محرم یا نامحرم و زن یا مرد- نگاه کند.


متن قرآن

در متن قرآن به ن دربارهٔ نحوهٔ پوششش دستورهایی داده شده‌است. آیات ۳۰ و ۳۱ سورهٔ نور و آیهٔ ۵۹ سورهٔ احزاب به مسائل مربوط به پوشش ن می‌پردازند. در آیه‌های ۳۰ و ۳۱ سورهٔ نور آمده:

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(۳۰) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ(۳۱) (ترجمه: به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به ن نامحرم بازگیرند و پاکدامنی ورزند که این برایشان پاکیزه‌تر است، زیرا خدا از کارهایی که می‌کنید آگاه است (۳۰) و به ن باایمان بگو چشم از نگاه به مردان نامحرم فروبندند و پاکدامنی کنند و زینت خویش را جز آنچه که طبعاً از آن آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش‌هایشان را به گریبان‌ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران یا پدر شوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا خواهرزادگان یا برادرزادگان یا ن (همجنس خود) یا آنچه مالک آن شده‌اند یا خدمتکاران مرد که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از اسرار ن خبر ندارند، و مبادا پای خویش را [به گونه‌ای] به زمین بکوبند که آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید.)[۲۴–۳۰ و ۳۱]

بنا بر دیدگاه رایج عبارت ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن» (ترجمه: باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند) حدود پوشش را برای ن مشخص می‌کند. مطهری از قول ابن‌عباس در تفسیر این آیه نقل می‌کند که یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.» مطهری همچنین از تفسیر مجمع البیان طبرسی در توضیح این آیه نقل می‌کند که ن قبلاً روسری‌ها را به پشت سر می‌افکندند و سینه‌هایشان پیدا بود».

محمد حسین طباطبایی مفسر قرآن در این رابطه می‌نویسد:

کلمهٔ خُمُر (به دو ضمه)، جمع خِمار» است، و خِمار آن جامه‌ای است که زن سرِ خود را با آن می‌پیچد، و زایدِ آن را به سینه‌اش آویزان می‌کند؛ و کلمهٔ جیوب» جمع جَیب - به فتح جیم و س یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، سینه‌ها است، و معنایش این است که به ن دستور بده تا اطراف مقنعه‌ها را به سینه‌های خود انداخته، آن را بپوشانند.

محمدباقر بهبودی پژوهشگر دینی در شرح این آیه می‌نویسد:

قرآن مجید فرمان می‌دهد که: خانم‌ها خِمار خود را بر سر و بر خود نپیچند که هنگام راه رفتن و حرکت دادن دست‌ها بلغزد و باز شود بلکه مانند شنل بر سر بیندازند و زیر گلو گره بزنند یا کوک بزنند یا سنجاق بزنند تا در هنگام حرکت دست‌ها خِمارشان روی شانه‌ها نلغزد و سر و بر آنان مکشوف نگردد. با پوشیدن خِمار یا شنل که تا روی دامن بیاید طبیعی است که دستها تا نیمه ساعد از زیر آن خارج خواهد ماند و فقط قسمت بالای ساعد که گوشتین است مانند ساق پا مستور می‌شود ولی همان تقوایی که در باب اِزار و دامن ایجاب می‌کرد تا آن را بلندتر تهیه نمایند که در حال خم و راست شدن بالا نجهد و ساق گوشتین زن عریان نشود در این‌جا هم ایجاب می‌کند که خِمار و شنل چندان بلند و عریض باشد که در حال خم و راست شدن فاصله شنل با دامن مکشوف نگردد و بالای ناف و به موازات آن پهلو و پشت عریان نشود که در این صورت ساعد دستها تا حدود مچ نیز در زیر خِمار و شنل مستور خواهد گشت. باز براساس استثنائی که دارد اگر در حال حرکت دستها قدری بالا برود و تا نیمه ساعد عریان شود اشکال نخواهد داشت.

برخی نویسندگان در مفروض بودن وجوب پوشیدن خِمار (یا مانند آن) در این آیه، هم در پوشانده شدن موی سر توسط خِمار تشکیک می‌کنند. امیرحسین ترکاشوند می‌گوید:

استنباط وم پوشش مو از راه قهری بودن استتارش در پی پوشش گردن و سینه، در نهایت ضعف و سستی است. از آن گذشته، شرعی قلمداد شدن استفاده از سرانداز در پیش از نزول آیه نیز نادرست است زیرا هیچ آیه‌ای پیش از این آیه (و حتی پس از آن) دال بر وم استفاده از خِمار و سرانداز نشده… به این ترتیب آیه در این عبارت خِمار و سرانداز را به‌عنوان دَم‌دست‌ترین وسیله… انتخاب کرده تا ن به آن وسیله جَیب و سینه را بپوشانند.

آیهٔ دیگری که در آن به مسئلهٔ پوشش ن مسلمان پرداخته شده، آیهٔ ۵۹ سورهٔ احزاب است. در این آیه از ن پیامبر اسلام و ن مؤمنان خواسته می‌شود که جِلباب‌های خود را بر خویش فروافکنند، تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند:

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (۵۹) (ترجمه: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و ن مؤمنان بگو: جِلباب‌ها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سر زده توبه کنند). خداوند همواره آمرزنده رحیم است)[۳۳–۵۹]

دربارهٔ میزان پوشانندگی جِلباب و امکان نتیجه‌گیری پوشش مو از آیه استدلال موافقان و مخالفان مشابه مورد قبلی است. علاوه بر این، یکی از مسائل مطرح‌شده حول این آیه عبارتِ أن یعرفن فلایؤذین» (ترجمه: تا شناخته شوند و آزار نبینند) است. مرتضی مطهری می‌نویسد:

مفسرین گفته‌اند که گروهی از منافقین اوایل شب که هوا تازه تاریک می‌شد در کوچه‌ها و معابر مزاحم کنیزان می‌شدند. البته برای کنیزان چنان‌که گفتیم پوشاندن سر واجب نبوده‌است. گاهی از اوقات این جوانان مزاحم و فاسد متعرض ن آزاد نیز می‌شدند و بعد مدعی می‌شدند که ما نفهمیدیم که آزاد است و پنداشتیم که کنیز است؛ لذا به ن آزاد دستور داده شد که بدون جِلباب یعنی در حقیقت بدون لباس کامل از خانه خارج نشوند تا کاملاً از کنیزان تشخیص داده شوند و مورد مزاحمت و اذیت قرار نگیرند. بیان مذکور خالی از ایراد نیست زیرا چنین می‌فهماند که مزاحمت نسبت به کنیزان مانعی ندارد.

نویسندگانی از جمله نبیل فیاض، با استناد به همین آیه و تفاسیرش حجاب را دستوری برای تشخیص داده شدن طبقات اجتماعی از یکدیگر دانسته‌اند، نه امری شرعی برای حفظ عفاف عمومی. فیاض برای نشان دادن اهمیت نقش طبقاتی حجاب به روایاتی استناد می‌کند که مطابق آن‌ها خلیفهٔ دوم عمر بن خطاب کنیزان را از پوشیدن روسری منع می‌کرد.


بنا بر دیدگاه رایج، ن مسلمان در عصر پیامبر اسلام نوعاً حد پوشش مو و گردن و دست و پا را رعایت می‌کردند. این‌گونه پوشش در ادیان ابراهیمی قبلی نیز پوشش پسندیده بوده و اسلام در همان مسیر حرکت کرده‌است. مرتضی مطهری حجاب را امری می‌داند که در زمان پیامبر اسلام واجب و فراگیر شد و از عایشه همسر پیامبر اسلام نقل می‌کند که گفته بود: مرحبا به ن انصار. همین که آیات سورهٔ نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مثل سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسری‌های مشکی می‌پوشیدند. گویی کلاغ روی سرشان نشسته‌است.» در مقابل، مخالفان وجوب این حد از پوشش، مدعی‌اند که حد پوشش شرعی ن مسلمان در زمان پیامبر اسلام کمتر از این بوده‌است.حامیان این نظر معتقدند که به علت فقر، کمبود شدید پارچه و نبود امکانات دوخت و دوز، پوشش رایج در عصر پیامبر برای ن و مردان بسیار حداقلی بود. حامیان این نظر به روایات و احادیثی استناد می‌کنند که طبق آن‌ها بسیاری از مردان و ن مسلمان (به خصوص مستمندان و بادیه‌نشینان) دامنهای کوتاه می‌پوشیدند و به همین دلیل هنگام رکوع و سجده شرمگاهشان نمایان می‌شد، برهنگی عادی بود و پیامبر اسلام حتی به عموی خود توصیه می‌کرد که راه نرود، فقرایی بودند که خود را با پارچه‌ای کوچک می‌پوشاندند و جامعهٔ مسلمان به عنوان کفاره تشویق به پوشاندن آنان می‌شد،پیامبر اسلام ن و مردان را از پوشیدن دامنهای بلند که مایهٔ رشک مستمندان شود منع می‌کرد، ن و مردان با هم و از ظروف مشترک وضو می‌گرفتند، و دستورهایی دربارهٔ استحمام نکردن زن و مرد در مکان مشترک از سوی پیامبر مطرح می‌شد.

به گفته این افراد پوشش در صدر اسلام نقش تعیین هویت اجتماعی داشته و از آنجا که ثروتمندان و فخرفروشان پوشش کامل‌تری داشتند پیامبر اسلام مکرراً مسلمانان را از زیاده‌روی در پوشش بازمی‌داشته. ترکاشوند به طرزی مبهم و ناگویا اشاره می‌کند که:

همسران پیامبر، از حضرت پرسیدند: دامن لباس را چقدر آویزان و دراز کنند. رسول خدا پاسخ داد: یک وجب». همسران گفتند یک وجب کم است حضرت گفت یک ذراع (دو وجب).

البته گفته می‌شود در آن زمان دامن بلند برای تفاخر پوشیده می‌شده. موارد مشابه این روایت مبهم نیز در چند سند دیگر از جمله سنن الکبری، مسند احمد بن حنبل و سنن ابن ماجه آمده‌است.

به گفته این افراد، انداختن پارچه روی سر از رسوم برخی اعراب جاهلی بوده‌است اما در اسلام بر آن امر نشده‌است.مطابق این نظر سر شدن ن در هنگام عزاداری در میان همهٔ قشرها عرب رایج بوده. بر اساس گزارش تفسیر عیاشی، فاطمه پس از اتمام حجت دست حسن و حسین را گرفت و به سمت قبر پدر که در اتاق شخصی ایشان بود حرکت کرد تا موی سرش را نزد پروردگار و دور از چشم نامحرمان پریشان کند و به درگاه پروردگار ناله سر دهد. در گزارشی ناموثق و اشتباه نقل شده که ن بنی هاشم پس از شنیدن خبر کشته‌شدن علی بن ابی‌طالب، با سرهای و موهای پریشان از خانهٔ خود خارج شدند. در مقابل روایتی صحیح نقل شده که زینب دختر علی پس از شهادت برادرش با دست رویش را پوشانده‌است چرا که دشمنان پوشش چهره اش را از او گرفته بودند. به گفته محمدباقر بهبودی:

علت آن که قرآن مجید می‌فرماید: مراقب چاک لباس خود باشید. آن است که در عهد نزول قرآن مردم خصوصاً مردم جزیره العرب دو - سه متر پارچه نادوخته را مانند لنگ حمام به کمر می‌بستند تا عورت خود را ستر کنند. نام این قطعه لباس در زبان عرب اِزار» (بر وزن کتاب) است. در زبان عامیانه فارسی به آن بستن می‌گویند و در زبان آن بر روی هم قرار خواهد گرفت و مانند دامن نه ساتر خواهد بود ولی به هنگام راه رفتن و نشستن و برخاستن و خم و راست شدن چاک آن باز می‌شود و احیاناً عورت آدمی مکشوف می‌گردد از این روی قرآن مجید می‌فرماید: مراقب چاک دامن خود باشید که بازنماند و اگر چاک دامن دیگران باز بود از نظر دوختن به عورت آنان خودداری کنید و چشم خود را فرو بخوابانید

او می‌افزاید: در زمان رسول خدا و در عهد امامان نیز بانوان اسلامی از لباسهای دوخته استفاده می‌کرده‌اند و پیراهن و بلوز و دامن و شنل می پوشیداند و گاهی شنل را روی دوشها می‌انداخته‌اند و سر خود را با مقنعه می‌پوشیده‌اند.»


محمدحسین رجبی: پیش از اسلام با وجود مفاسد اخلاقی که در بسیاری از اعراب رایج بود، به سبب شرایط جغرافیایی و آب و هوایی، مرد و زن باید پوششی برای سر خود می‌داشتند. مردان چفیه داشتند و ن روسری بلند. اما وقتی اسلام ظهور کرد، تا مدتی وضعیت به همین گونه بود یعنی وقتی مرد و زن بیرون می‌آمدند سرهای آنها پوشیده بود تا اینکه بعد از هجرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه و تأسیس دولت اسلام، به سبب مزاحمتی که برای یک بانوی مسلمان جوان رخ داد، آیه حجاب نازل شد و بر مبنای این آیه زن‌ها که روسری بر سر داشته‌اند اما تا پیش از این مانند چفیه مردها آن را به پشت سرخود می‌افکندند، موظف شدند که جز گردی صورت خود، بقیه سر و گردن خود را بپوشانند و به این ترتیب حجاب به عنوان یکی از احکام قطعی خداوند برای بانوان جاری و ساری شد.»


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

my blog